نی نی ناز من

بدون عنوان

جونم نفسم سلام خوبی فرشته من نفسم برات لباس گرفتم یه لباس سفید که توپ توپی های خیلی کوچلو به رنگ سبز توشه خیلی خوشکل بود با شلوارش  اینقد خوشکل بود که نگو تو مغازه یه لحظه تو رو توش تصور کردم  اشک تو چشام جمع شد جونم نفسم دادم برات ببرن کربلا تبرکش کنن پیش اقا   میخوام زمانی که تو رو دادن بغلم خودم اونو تنت کنم  نفسم انتظارت برام سخت شده دلم خیلی هواتو کرده  دلم میخواد بیای تو رو محکم بچسبونم به سینمو سرمو بالا کنمو بگم خدای شکرت که فرشته کوچولوی منم بالاخره اومد تو بغلم میدونم اون روز دیر نیست  ...
4 خرداد 1393
1